هر چی تو بخای ...

میز گردی برای همه

هر چی تو بخای ...

میز گردی برای همه

داستان زندگی رها

دو شب پیش داستان زندگی زنی رو خوند مکه الان 27 سالشه. 11 سال از زندگی مشترکش می گذره و برام خیلی جالب بود که این زن و شوهرش از آوردن هیچ بلایی سر هم دریغ نکردن. اگر بخونید شما هم اولش حق رو به این زن می دید اما یادتون باشه اون وب خالی از حرفای مرد داستانه. یه مقدار که فکر کردم دیدم مرد داستان هم کم زجرکش نشده. به همین دلیل تو بعضی حماقت هاش به نظرم حق داشته و اگر منم بودم شاید همون کارو می کردم...


داستان رو لطفا از اول از این وب بخونید : www.daghoon25.blogfa.com


تعطیلی حافظه

حالت خاص و عجیب و جالبی دارم!

جهان بینیم تو فاصله های کوتاهی در حال به روز شدنه و جالب تر اینکه انگار حافظه م فقط حاضره خودشو با آخرین ورژن وفق بده چون دائم داره خالی می شه و دوباره پر میشه...

موش

بعضیا موجودات بامزه این. مثه موشای کوچولویی که می افتن تو تله موش و راه فراری ندارن. این موشای کوچولو به حدی بامزه و بی منطقن که گاهی به جای جواب دادن بهشون فقط می خندم و به دست و پا زدنشون نگاه می کنم...

تغییرات

همیشه وقتی زمان می گذره و آدم اتفاقای متفاوتی رو تجربه می کنه قالب فکری آدم تغییر می کنه. قالب فکری منم تا حد زیادی تغییر کرده. تو بعضی قسمتا نرم تر و تو بعضی دیگه خشنتر شده. من هنوز نمی دونم این تغییرات برای اتفاقات آینده م مثبته یا منفی ولی امیدوارم چون این تغییرات نتیجه ی رشد منن بهتر از قالب های قبلی عمل کنن برای شکل دادن به آینده ی فکری و رفتاریم.


الان یاد گرفتم که گاهی گذشت بهتر از زدن و بردن و نابود کردنه حتی اگر موضوع خیانت باشه.

گاهی پرسیدن این سوال که « آیا من دوستش دارم » خیلی مهم تر و حیاتی تر از این سواله که « آیا اون دوستم داره ».

گاهی دونستن اینکه خود آدم چقد حاضره مایه بذاره حیاتی تره تا فکر به اینکه طرف مقابل تا کجا همراهی می کنه.

گاهی پیدا کردن بعضی جوابا برای بخشش لازمه. گاهی بدون همون بعضی جوابا می شه بخشید.

به قول یکی از دوستان انسان ها موجودات پیچیده ای هستن که نمیشه پیش بینیشون کرد.

فقط بهتره قبل از هر چیزی بدونیم خودمون چی می خوایم و دنبال چی هستیم اون وقت چیزای دیگه خیلی آسون تر می شه.

13

بعضی وقتا همه چیز خیلی سریع اتفاق میفته. انقدر سریع که آدم فرصت پیدا کردن عکس العمل مناسبی رو پیدا نمیکنه. شاید بعدش تا مدتها ناراحت باشه از ناکارایی خودش. اما 1 روزی ته دلش میگه: چه خوب که اون اتفاق افتاد...

پتو متکا

چه مفهوم غریبی ست متکا, و چه نا آشناست پتو! خدایا این خوشیا رو از ما نگیر:-D :-P

10

نمی دونم چرا روزایی که فرداش امتحانه انقد خابم میاد =))

نفرین

خنده دارترین جوکی که شنیده ام جمله ی دوستت دارم است از آن هایی که دوست داشتن را نفرین روزگار می دانند

7

من خودم هیچ حرفی نمیزنم ببینم تو خودت میتونی بفهمی

+*

بعضی وقتا وسواسی میشم. تو هر حرف و رفتار و اتفاقی دنبال نشونه هایی میگردم که باهام از اتفاقات بعد صحبت کنن. بعضی وقتا دقیقا نشونه اتفاق میفته و خیلی وقتا اونو فراموش میکنم. + لطفا خاهشا جفتی رو انتخاب کنین که بتونه بهترین دوستتون باشه. + تعداد این دخترا واقعا کمه چون الان دخترا بطرز احمقانه ای ترجیح میدن عروسکای زیاده خاه باشن. * وقتی باهات حرف دارم ازم سکوت میخای و وقتی حرفی ندارم بزور عدم سکوت. * ضمنا: ناراحت نیستم و فکر نکنم اصلن بتونم مثه قبل باشم.