آهنگی که تو صداته , پرم میکنه از حس مستی . مستی شرابی که خدا تاکستانش رو توى چشمات گذاشته و تو چه مهربانانه اون رو قطره قطره به قلبم میریزی .
مست میشم از شنیدن صدای خنده هات . از خودم بی خود میشم و دور از چشمت اشک تو چشمام جمع میشه .
ساکت میشم و از پنجره ی بزرگ اتاق کوچیکم به آسمون نگاه میکنم و میگم : خدا خیلی دوستت دارم ...
آخه من عاشقم ...
+ میدونم پسر بدیم . میدونم واقعا تحمل کردن یکی با اخلاقای من سخته . میدونم خیلی صبوری می کنی . میدونم خیلی از اشتباهای احمقانه ی منو میبخشی . میدونم خیلی بدجنس و گهگاه خشن و بی توجهم . و هزاران چیز دیگه که همشو میدونم . ممنونم که با قلب قشنگت بدجنسی ناجوان مردانمو بخشیدی .
+ گلبرگ عزیز خودمی . نوکرتم هستم =)))