هر چی تو بخای ...

میز گردی برای همه

هر چی تو بخای ...

میز گردی برای همه

چی ؟ کاررررررررررررررررر ؟

کار کردن یا کار نکردن مسئله به نظر می رسه که این است !!  

 

تجربه ثابت کرده که همیشه اونایی که می خوان باهاتون کار کنن قصد دارن مفتی از توانایی هاتون بهره ببرن . و در حال حاضر تو این شهر شلوغ همه قصد دارن همین کارو باهاتون بکنن .  

 

پس سخت نگیرین . برین دنبال کاری که دوستش دارین تا حداقل از این نظر بازنده نباشین .  

 

وگرنه درد بازندگی آزار دهنده س ...  

 

منم برم به کارم برسم

۱۰ فرمان !!!!

اول پوزش می خوام که انقدر دیر جواب نظراتو دادم چون این هفته خیلی سرم شلوغ بود خونه هم که می رسیدم خستگی دیگه مهلت نمی داد حتی بشینم .  

 

دوم اینکه می خوام گلایه کنم از هر انسانی که موقع ناراحتی و عصبانیت به دیگران پرخاش میکنه . اثرات بدی داره هم برای خود اون آدم هم برای اطرافیانش . خصوصا هرگز عصبانیتتون رو سر شریکتون خالی نکنین چون تا ۱ حدی تحمل می کنه . از حدش که بگذره اولا بهتون سرد و بی عاطفه می شه دوما ممکنه با اولین شخص جلو روش که رویه خلاف شما رو داره بره و خودتون تنها می شین .  

 

سوم اینکه هیچ دلیلی نداره آدم به کسی که با توهین قصد جلب توجه داره توجه کنه . مگه نمیگن جواب ابلهان خاموشی است ؟ پس به جای توجه به ۱ عده ابله با بی توجهی خیطشون کنیم . نه اینکه جی میل رو فیلتر کنیم و خودمون رو اذیت کنیم .  

 

چهارم این که هیچ دلیلی نداره رییس جمهور مملکت برای رفتن به ۱ سفر کاری یه لشگر آدم دنبال خودش راه بندازه . اگر هدف سخنرانیه با تعداد مشخصی قابل انجامه . اما اگر اهداف دیگه ای هست که خدا می دونه چین بهتره ما دخالت نکنیم چون شعور نداریم گویا .  

 

پنجم اینکه همتون بدونید هیچ کسی حق اینو نداره بدون حکم قانونی از دادگاه که شخصا به اسم شما باشه بدنتون کیفتون یا گوشیتون رو بگرده . اگر کسی هم خواست این کار رو بکنه هر کسی باشه چه آدم عادی باشه چه نیروی انتظامی چه بسیجی می تونید جلوش رو بگیرید و اگر بهتون تعرض کرد می تونید حتی بزنیدش و از خودتون دفاع مشروع کنید و جلوش رو بگیرید چون اون شخص داره خارج از وظایف قانونیش عمل می کنه . ( حالا نزنید بدبختو له کنید چون خودتون محکوم می شید . ) 

 

ششم هر کسی بهتون افترا بزنه حتی اگر پلیس باشه می تونید ازش شکایت کنید و براش ۶ ماه زندان و شلاق و انفصال از خدمت بگیرید .  

 

هفتم طبق قانون هیچ مردی حق نداره به خانومی که بهش محرم نیست دست بزنه یا به هر طریقی لمسش کنه . حتی اگر اون زن مجرم باشه و اون مرد مامور انتظامی . خلاف قانون هست و برای اون مرد مجازات در نظر گرفتن .  

 

هشتم اینکه واقعا نمی دونم با این وضع چطور باید کنار اومد . جنسی که ماه پیش ۱۸ هزار تومن بوده این ماه میگن ۳۰ هزار شده تازه فردا اومدی ۳۲ هزار تومنه ... اون وقت همه چی آرومه و لابد تورم رو هم فقط اون ۹۹ درصد آمریکایی که تو اداره ی کشورشون نقشی ندارن دارن فقط حس می کنن ...  

 

نهم چرا انقدر خودمون رو زحمت می دیم ؟ یهو برای دانشگاه هم لباس فرم انتخاب کنبد دیگه . این مسخره بازیا چیه که دخترا هر چی می پوشن دانشگاه یه گیری از اون جاش در میاره ارائه می ده ؟؟؟  

 

دهم هم می رسیم به این موضوع که خریت یعنی اینکه به جای اینکه خودمون رو ارتقاء بدیم بابت پیشرفت دیگران بهشون توهین کنم .  

 

ضمنا به قومیت ها هم توهین نکنیم . نه با جوک نه با جدیت . این هم یه مدل خریت محضه ...

go fighting

زندگی گاهی اون روی خودشو نشون می ده که دستمون بیاد با کی طرفیم و حسابی حالمون بگیره ...  

 

اما ما باید تو همچین مواقعی چه واکنشی نشون بدیم ؟ بشینیم و فقط زندگیمونو نگاه کنیم که داره جلو چشممون پر پر می زنه یا بریم بجنگیم و نذاریم که پر پر بزنه و خب اینم عواقب خودشو داره که می شه برای مثال پر پر زدن خودمون رو ببینیم ... منظورمو که متوجه می شید ؟ فشار خون ... قند خون ... ناراحتی قلبی و ... 

 

اما واقعا آدم هر چقدم که فلسفه بافی کنه و چرند بگه مگه می شه در برابر مشکلاتش مثه سیب زمینی رفتار کنه و واکنشی نشون نده ؟؟  

 

بله خب می شه !! من خودم شخصا برای اولین کنکورم سیب زمینی بودم از نوع آب پز شده ش ( یعنی در این حد بی خیال ... )  

 

اما خوب که به قضیه نگاه می کنم می بینم که نمی شه . من اگر سیب زمینی بودم بخاطر این بود که برام مهم نبود . خب من برای آینده م برنامه های دیگه ای داشتم و اون تجربه فقط برای این بود که دهن بقیه بسته شه و کسی کاری به کارم نداشته باشه . برای همین سر کنکور خوابم برد و بعدم که بیدار شدم با صندلیم تاب خوردم تا جایی که تهوع گرفتم و شانس آوردم همون موقعا در قفسو باز کردن ! ( البته بعد از اومدن رتبه ها دوستان حسابی از خجالتم در اومدن )  

 

اما یه زمانی اومد که من دوباره تو همون موقعیت قرار گرفتم . دوباره چند صد تا تست و این بار برام مهم بود . پای زندگیم در میون بود و آینده ای که ممکن بود داشته باشم ( که الان دارم ) و چیزایی که ممکن بود از دست بدمشون و این بار خبری از سیب زمینی نبود ( خصوصا از نوع آب پز ) 

 

+ سر و ته نداشت چون ذهنم آشفته س . با این که فرشته تمام تلاششو می کنه که از این آشفتگی بیرون بیام ( حتی برام یه قفسه فرستاده ... از نوع تلپاتی =)) ) اما خب کلی فکر تو سرمه و کلی سوال و کلی ایده و ...  

 

++ بیاید با هم برای یکی از بهترین دوستای دانشگاه دوست دبیرستان من ( خب الان که معلومه که کیه دیگه !! ) دعا کنیم . امیدوارم زودتر از زیر دست دکترای ــــــــــــــــــــــ نجات پیدا کنه . ( جای خالی را پر کنید ! )  

گفتم دکتر یاد یکی از آشفتگیام افتادم . پدرام گفته بود 26 ساعت تاقباز خوابیده ... و من وحشت کردم چون ده دقه تاقباز خوابیدن هم منو می کشه . اصلا اگر بیشتر از 7 ساعت درازکش بخوایم ( تو خواب هم زیاد می چرخم ) همه ی بدنم درد می گیره ... واقعا امیدوارم کسی مریض نشه ( هر چند امید مزخرفیه چون حتی تصورشم ممکن نیست ) 

 

+++ من با مامانم خوبم . تقریبا اونایی که بیشتر منو می شناسن می دونن که مامانم چقد با حاله ( تق تق ... زدم به تخته ) اما پدر ......................... ( جای خالی را پر نکیند ! ) 

 البته نیت کردیم به درک متقابلی برسیم ( قربه الی الله ) اما عمل مهمه . خیلی هم مهمه . و من نمی دونم پدر در عمل چقدر توانشو داره که بخواد منو درک کنه ( نه اون چیزی که از من تو ذهن خودش ساخته )  

 

++++ کفتر کاکل به سر های های  

                                               این خبر از من ببر های های 

           بگو به یارم که دوستش ندارم ...   

هه هه هه هه هه هه .. کلا مرض دارم گویا و گویاتر این که گویا مشهوده که مرض دارم

!

من همین الآن یه پشه کشتم! حس خیلی بدی دارم... قراربود امشب تا صبح نیشم بزنه و اشکمو در بیاره اما کشتمش! :'( من نمیخاستم بمیره! فقط بعد شستن دستام فوتش کردم و اون افتاد تو جای صابون، جایی که آب و صابون ریخته بود و دست وپا زد و مرد!_______

تجربه ی گران قیمت

بعضی وقتا بعضی تجربه ها گرون قیمت به دست میان. لطفا خواهشا اینترنتی خرید نکنید. همش کلاهبرداریه. باور ندارید قبل خرید به شماره هایی که تو سایتشون هست زنگ بزنید. همشون خاموشن.

و ...

و خداوند عذابی را خلق کرد به نام انتخاب واحد تا بشر ز گهواره تا گور دانش برود به ما تحتش و زهر مارش گردد ...  

 

من نمی دونم اگر این انتخاب واحد نبود چطوری می خواستم قیامت رو تا این حد ملموس حس کنم واقعا ... 

 

دمشون گرم ما رو از این نعمت محروم نکردن ...

ننوشیدگان

بدانید و به کار بندید و وقت رفتن به شهربازی مایعات ( علی الخصوص آب زرشک پدر نیامرز ) نه بنوشید . که اگر بنوشید چنان از گوش و حلق و بینی تان بیرون می زند که خود بدانید چه غلطی کرده اید .

!!

بعضی وقتا یه اتفاقایی میفته آدم نمی دونه باید ناراحت بشه تعجب کنه چیکار کنه کلا !!‌ 

 

ما نشسته بودیم فیلم می دیدیم که بابام نمی دونم چی شد داشت رد می شد یه دفعه صدا کرد گفت یکی از ماهیا مرده !!  

 

ما یه مقدار به هم نگاه کردیم با تعجب که یعنی چی اینا یه ساعت پیش که خوب بودن چی شده مگه که یکیشون مرده ؟؟  

 

رفتیم دیدیم بدبخت شکمش سوراخ شده دریغ از ذره ای دل و روده تو شکمش ... چشم هم نداشت !! جای سیاهی چشمش کامل از جا در اومده بود !! آوردیمش بیرون دیدیم اون طرف سرش هنوز چشم داره ولی شکمش از اون ور هم فقط استخونش مونده بود ... 

 

و می دونید نتیجه چی شد ؟؟  

 

خاله م گفت که باید لجن خور رو عوض کنید . کار خودش بود لامصب ...  

 

چسبیده بوده به شکم ماهی بیچاره و تمام محتویات شکمشو کشیده بوده بیرون ...  

 

قرار بود این قاتلو ببریم عوضش کنیم اما هنوز سر جاشه !! نمی دونم ماهیای دیگه به چه جراتی خودشونو از آب پرت نمی کنن بیرون !!!!!!!  

 

+ این داستان کاملا واقعی ست و همین امروز ظهر اتفاق افتاده .  

 

+ یادمون باشه تو زندگی واقعیمون هم بعضی آدما اطرافمون هستن که مثه لجن خورن . مدتها به آرومی کنارمون ادامه می دن و وقتی بهشون اعتماد کردیم درست مثه همین لجن خور بهمون حمله می کنن و می چسبن بهمون و ذره ذره تمام جونمون رو می خورن ...  

 

+ همیشه در برخورد با این لجن خورهای آدم نما خودتون رو از آب پرت کنین بیرون .

قدم دوم

عاقل باش . درسته که می گن عقل و احساس تو یه زمین نیستن و کنار هم قرار ندارن و ... 


ولی گفتن . و هر گفته ای لزوما درست نیست . پس باید عاقل بود تا بشه عاشق بود . 


+ بعد از کلی شعر معنی کردن الآن می فهمم واقعا که وقتی می گن عاشق و دیوانه وقتی به ماه نگاه کنن دیوانه تر می شن یعنی چی ... 

.

.

.

.

.

.

.

.

بخاطر تاثیر جذر و مدی ه ماه روی بدنمونه